کد مطلب:225312 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222

بیان حرز حضرت علی بن موسی الرضا موسوم به رقعة الجیب
سید جلیل سید رضی الدین ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن محمد بن محمد بن طاوس حسنی علیهم الرحمة در كتاب



[ صفحه 392]



مهج الدعوات مرقوم فرموده است كه این مولای ما علی بن موسی الرضا سلام الله علیهما است و سند به یاسر خادم رسانیده است كه گفت چون حضرت ابی الحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام در قصر حمید بن قحطبه نزول فرمود جامه های خود را از تن مبارك بیرون آورده به حمید بداد و حمید برگرفت و به جاریه ی خود بداد تا بشوید و هنوز درنگی نكرده بودم كه آن جاریه بیامد و رقعه ای با خود داشت و آن رقعه را به حمید بداد و گفت این رقعه را در جیب مبارك ابی الحسن علیه السلام یافتم. حمید می گوید عرض كردم فدایت بگردم همانا این كنیزك این رقعه را در جیب قمیص مباركت پیدا كرده اینك همان رقعه است. فرمود ای حمید این عوذه ای است كه از آن مفارقت نمی كنیم یعنی همیشه با خود داریم من عرض كردم «لو شرفتنی» چه بودی اگر مرا به داشتن و دانستن آن شرافت بخشیدی فرمود: «هذه عوذة من امسكها فی جیبه كان البلاء مدفوعا عنه و كانت له حرزا من الشیطان الرجیم» هر كس این عوذه را در جیب خود نگاهدارد بلاء از وی دفع شود و از شر شیطان رجیم محفوظ بماند آنگاه آن عوذه را به حمید تعلیم فرمود و آن این است:

«بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله انی اعوذ بالرحمن منك ان كنت تقیا او غیر تقی اخذت بالله السمیع البصیر علی سمعك و بصرك لا سلطان لك علی و لا علی سمعی و لا علی بصری و لا علی شعری و لا علی بشری و لا علی لحمی و لا علی دمی و لا علی مخی و لا علی عصبی و لا علی عظامی و لا علی مالی و لا علی ما رزقنی ربی سترت بینی و بینك بستر النبوة الذی استتر انبیاء الله به من سطوات الجبابرة و الفراعنة جبرئیل عن یمینی و میكائیل عن یساری و اسرافیل عن وراثی و محمد صلی الله علیه و آله امامی و الله مطلع علی یمنعك منی و یمنع الشیطان منی اللهم لا یغلب جهله آناتك ان ان یستفزنی و یستحقنی اللهم الیك التجأت اللهم الیك التجأت».

و از این پیش در ذیل وقایع حركت فرمودن حضرت رضا علیه السلام به جانب خراسان و وارد شدن به قصر حمید طوسی این حرز مرقوم شد.

ابن طاوس می فرماید: برای این حرز داستانی است فرح انگیز و حكایتی عجب آمیز می باشد همانا ابوالصلت هروی حكایت كرده است كه روزی حضرت رضا



[ صفحه 393]



علیه السلام در سرای خود نشسته بود در این حال فرستاده ی هارون در طلب آن حضرت بیامد علی بن موسی الرضا صلوات الله علیهما از جای برخاست و با من فرمود ای ابوالصلت «انه لا یدعونی فی هذا الوقت الالداهیة و الله لا یمكنه ان یعمل بی شیئا اكرهه لكلمات وقعت الی من جدی رسول الله صلی الله علیه و آله» هارون در چنین هنگام به احضار من نفرستاده است مگر برای قتل، سوگند با خدای برای او این كار ممكن نخواهد شد كه با من مكروهی برساند به واسطه ی كلماتی چند كه از جدم به من رسیده است. می گوید در خدمت آن حضرت راه برگرفتم تا بر هارون الرشید درآمدیم چون امام رضا علیه السلام بدو نظر فرمود این حرز را مشغول قرائت شد و تا به آخر بخواند و چون در حضور هارون حاضر گشت هارون به آن حضرت نظر افكند و عرض كرد ای ابوالحسن صد هزار درهم در حق تو مقرر نمودم هم اكنون حاجات كسان خود را مرقوم فرمای.

می گوید چون حضرت علی بن موسی بن جعفر علیهم السلام از حضور هارون بازگشت هارون همی در پشت سر آن حضرت نظر می كرد و می گفت من اراده كردم و خداوند اراده ای فرمود و آنچه خدای خواهد بهتر است.

و در رقعه ی جیب روایتی دیگر است و سندبه ابی بصیر می رساند كه رقعه ی جیب مبارك حضرت امام رضا علیه السلام به این صورت مرقوم بوده است: «بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله اخسؤا فیها و لا تكلمون» الی آخرها «لا ملجأ من الله الا الیه و حسبی الله و نعم الوكیل».

و نیز حرزی دیگر از حضرت رضا علیه السلام به این صورت رقم كرده است:«بسم الله الرحمن الرحیم یا من لا شبیه له و لا مثال انت الله لا اله الا انت و لا خالق الا انت تفنی المخلوقین و تبقی انت حملت عمن عصاك و فی المغفرة رضاك».

و هم در مهج الدعوات مسطور است كه از جمله دعوات حضرت رضا سلام الله علیه كه اختیار كرده ایم این عوذه است كه در جامه های آن حضرت یافتند. می گوید چون حضرت ابی الحسن سلام الله به دیگر سرای انتقال داد تعویذی معلق بر آن حضرت دیدند و در آخر آن عوذه ای بود و مذكور فرموده بود كه



[ صفحه 394]



پدران بزرگوارش علیهم السلام می فرمودند كه جد امجد ایشان علی صلوات الله علیه به این عوذه از دشمنان تعویذ می فرمود و در نیام شمشیرش آویخته و در آخر آن اسماء خداوند عزوجل بود و آن حضرت بر فرزندان و كسان خود شرط نهاده بود كه به این جمله بر هیچ كس نفرین نكنند چه هر كس به این كلمات دعا كند دعای او از خداوند جل اسمه و تقدست اسماؤه محجوب نمی ماند و آن دعا این است:

اللهم بك استفتح و بك استنجح و بمحمد صلی الله علیه و آله اتوجه الی آخرها».

و هم از آن جمله این دعای عوذه ی حضرت امام رضا سلام الله علیه است كه چون آن حضرت را گاهی كه در بركة السباع افكندند و به آن اشارت رفت به این دعا پناه جست و حكایت آن را با قدری اختلاف مرقوم و نسبتش را به هارون الرشید و می فرماید تواند بود كه این حكایت از حضرت كاظم علیه السلام روی داده باشد چه آن حضرت در مجلس هارون بود و از این پیش كه ما در این كتاب رقم كردیم نامی از هارون مذكور نبود بلكه نسبت این معامله را به سلطان عهد داده بودند و بیان آن مذكور شد و صورت آن دعا این است:

«بسم الله الرحمن الرحیم لا اله الا الله وحده لا شریك له انجز وعده و نصر عبده و اعز جنده و هزم الا حزاب وحده فله الملك و له الحمد لله رب العالمین امسیت و اصبحت فی حمی الله الذی لا یستباح و ذمته لا ترام و لا تخفر و فی عز الله الذی لا یذل و لا یقهر و فی حزبه الذی لا به یغلب و فی جنده الذی لا یهزم و حریمه الذی لا یستباح الی آخره آمین آمین رب العالمین».

و نیز می گوید در كتاب یونس بن بكیر نوشته دیدیم كه گفت از سیدم خواستار شدم كه دعائی به من بیاموزد كه در زمان ورود شدائد بخوانم فرمود ای یونس محفوظ بدار آنچه را كه برای تو می نویسم و بخوان این دعا را در هر شدتی كه تو را خائب نماید و عطا شود به تو آنچه را كه متمنی گردی و از آن پس مكتوب فرمود:

«بسم الله الرحمن الرحیم ان ذنوبی و كرتها قد اخلق وجهی عندك و حجبتنی عن استیهال و باعدتنی عن استیجاب مغفرتك و لو لا تعلقی بآلائك



[ صفحه 395]



و تمسكی بالدعاء و ما وعدت امثالی - تا آخر آن - آمین رب العالمین».

و از آن جمله دعای دیگر است از مولای ما امام رضا علیه السلام كه از كتاب عیون اخبار روایت نموده ایم كه شخصی به حضرت صادق علیه السلام آمد و از مردی كه بدو ستم كرده بود شكایت كرد فرمود چرا نمی خوانی دعای مظلومی را كه رسول خدای صلی الله علیه و آله با امیرالمؤمنین علیه السلام تعلیم فرمود و هیچ مظلومی این دعا را بر ظالمی نخواهد مگر این كه خدای تعالی او را نصرت و از شر آن ظالم كفایت فرماید و آن دعای مبارك این است:

«اللهم طمه بالبلاء طما و غمه بالبلاء غما وقمه بالاذی قما وارمه بیوم لا معادله و ساعة لامرد لها و ابح حریمه و صل علی محمد و اهل بیته علیه و علیهم السلام و قنی شره و اكفنی امره و اصرف عنی كیده و اخرج قلبه و سدفاه عنی و خشعت الاصوات للرحمن فلا تسمع الا همسا و عنت الوجوه للحی القیوم و قد خاب من حمل ظلما اخسئوا فیها و لا تكلمون صه صه صه صه صه صه صه».

و نیز از دعوات حضرت امام رضا علیه السلام است كه از كتاب سعد بن عبدالله روایت نموده ایم كه به اسناد خود می گوید حضرت امام رضا صلوات الله علیه فرمود روزی در زمان رسول خدای صلی الله علیه و آله مردی صحیفه ای از كوچه پیدا كرده به حضرت رسول خدای صلی الله علیه و آله و سلم آورد آن حضرت فرمان داد تا مردمان به نماز جماعت حاضر شوند تمام مردم از مرد و زن حاضر گردیدند بعد از ادای نماز آن حضرت بر فراز منبر برآمد و این دعا را قرائت فرمود و معلوم شد این كتاب وصیت نامه ی حضرت یوشع بن نون وصی حضرت عیسی علیهم السلام است.

«بسم الله الرحمن الرحیم ان ربكم لرؤف رحیم الا ان خیر عباد الله التقی الخفی و ان شر عباد الله المشار الیه بالاصابع فمن احب ان یكتال بالمكیال الا و فی و ان یؤدی الحقوق التی انعم الله بها علیه فلیقل فی كل یوم سبحان الله كما ینبغی لله و لا اله الا الله كما ینبغی لله و الحمدلله كما ینبغی لله و لا حول و لا قوة الا بالله و صلی الله علی محمد و اهل بیته النبی العربی الهاشمی و صلی الله علی جمیع المرسلین و النبیین حتمی



[ صفحه 396]



یرضی الله».

رسول خدای صلی الله علیه و آله بعد از قرائت این دعا از منبر فرود آمد و مردمان در امر این دعا الحال بسیار می نمودند و آن حضرت اندكی صبر فرموده از آن پس بر منبر برآمد و فرمود:

«من احب ان یعلموا من المجاهدین فلیقل هذا القول فی كل یوم و ان كانت له حاجة قضیت او عدو كبت او دین قضی او كرب كشف و خرق كلامه السموات حتی كتب فی اللوح المحفوظ».

هر كسی دوست می دارد كه در زمره ی مجاهدین و ثواب ایشان اندر آید این كلمات را همه روزه بگوید و اگر او را حاجتی باشد برآورده شود و اگر دشمنی داشته باشد سرنگون گردد و اگر دینی و وامی برگردن داشته باشد ادا شود و اگر اندوهی داشته باشد زایل گردد و تیر كلمات او و دعوات او آسمانها را در هم شكافد و بگذرد تا در لوح محفوظ نوشته شود.

و نیز این دعای حضرت رضا علیه السلام كه ابن بزیع و سلیمان بن... حدیث كرده اند كه به حضرت امام رضا علیه السلام تشرف جستیم و آن حضرت مشغول سجده ی شكر بود و سجود خود را طولانی ساخت و از آن پس سر مبارك برداشت عرض كردیم سجده ی طولانی فرمودی، فرمود هر كس در سجده ی شكر به این دعا خواندن گیرد مانند كسی است كه در حضرت رسول خدای صلی الله علیه و آله در روز جنگ بدر جهاد كرده باشد عرض كردیم این دعا را می نویسیم فرمود بنویسید گاهی كه سجده ی شكر می گذارید یعنی در حال سجده ی شكر بخوانید پس بگوئید.

«اللهم العن الذین بدلا دینك و غیر انعمتك و اتهما رسولك صلی الله علیه و آله و سلم و خالفا ملتك تا آخر انك سمیع الدعا».

و نیز در منهج الدعوات این دعا را مذكور می دارد كه حضرت امام رضا علیه السلام در حال قنوت قرائت می فرموده است:

«الفزع الفزع الیك یاذالمحاضرة و الرغبة - تا آخر آن - فساء صباح المنذرین».



[ صفحه 397]



و چون این ادعیه ی شریفه در كتب مذكوره مذكور است به همان اشارت كفایت است.